Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Âzgâr n. آزگار: کشیده (بی درنگ) در بردار زمان

آزگار: تمام; تخت; کامل
continuous-time

entire; complete;
-

-
-

-
_Dehxodâ Ϣiki-En

_Dehxodâ
  1.0
Sâzgâr z. سازگار: موافق; مساعد compatible; suitable kompatibel; geeignet compatible; adapté Dehxodâ سازگاری٬ یاری و موافقت کُـنشمند (active favoring)است و سازواری٬ وفق بی‌کُنش ( passive favorable) میباشد.
سازگار در بیخ٬ چیزی است که شما را همراهی و یاری میکند تا کارتان راه بیفتد. ( گار نشانه ی فعال است: آموزگار=معلم)
≈ adaptive/benevolent مساعد مؤید
سازوار چیزی است که به شما در راهتان کنشمندانه کمک نمیکند ولی سنگ راه هم نیست و بساکه همان هستی اش بسود کار و آماج شماست. ( وار #1 نشانه ی دارندگی مانند امیدوار)
برای همین٬ سازوار چم برازنده و درخور ( متناسب و مناسب) را هم میدهد.
≈compatible /suitable


~Mazdak
0.0