Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Âfat n. آفت: بلاء pest; bale; disaster - - Dehxodâ   0.0
Pištar b. پیشتر: قبلا previously vorher auparavant Dehxodâ   0.0
Kânâi n. کانایی: بلاهت idiocy Idiotie idiotie Dehxodâ   1.0
Šivâyi n. شیوایی: بلاغت rhetoric Rhetorik rhétorique Dehxodâ   1.0
Bibarnâme z. n. بیبرنامه: بلاتکلیف undecided unentschieden indécis     0.0
Pâdarhavâ   پادره‌وا: بلاتکلیف wavering; undecided - - Ϣiki-En ϢDict-Pâ   1.0
Gazand n. گزند: بلا; صدمه harm Schaden nuire Dehxodâ   0.3
Bibarnâmegi n. بیبرنامگی: بلاتکلیفی undecidedness Unentschlossenheit indécis     0.1
Zinpiš   زینپیش: قبلا; پیش ازین already bereits déjà   زین‌پیش را در چامه پارسی داشتیم:
زین‌پیش، شاعرانِ ثناخوان، که چشم‌شان
در سعد و نحس طالع و سیر ستاره بود،
بس نکته‌های نغز و سخن‌های پُرنگار
گفتند در ستایش این گنبد کبود.
اما، زمین که بیشتر از هرچه در جهان
شایستۀ ستایش و تکریم آدمی است،
گمنام و ناشناخته و بی‌سپاس ماند.
...
سایه

~MM
1.0
Apizâyeš n. اپیزایش: اپیژنز: تئوری که در آن تکامل از یک یاخته بدون ساختمان شروع می‌شود و یا رشد تقسیم سلولی از قسمت‌های جدید به‌وجود می‌آید که قبلاً در سازمان سلولی تخم منشاء پیش‌بینی شده نداشته است. epigenesis - - Ϣiki-En   1.0
Delrobâ z. n. دلربا: جذاب; جاذب; جالب alluring; attractive verlockend; attraktiv séduisant Dehxodâ هر که دل با دلربایی می نهد
خویشتن را در بلایی می نهد

~امیرخسرو دهلوی
0.0