Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Gozâre | n. | گزاره: جمله | sentence | Satz | phrase | Dehxodâ | گزاره را در هر بافتاری میتوان جور دیگری واکرانید. همچنان که واژه ی توان، در مزداهیک و در گیتاهیک هرکدام واکران دیگری دارد. ~Mazdak |
1.0 |
•Andarvâže | n. | اندرواژه: شبه جمله | interjection | Zwischenruf | interjection | Mazdak i Bâmdâd Mehrbod i Vâraste | اندرگفت ~مزدک من پیش مینهم برای همسنگی با دیگریها این را هم بکنیم اندرواژه. ~مهربد |
1.0 |