Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Ruye n. رویه: سطح surface Oberfläche surface Dehxodâ Farhangestân   0.1
Yekruye z. b. n. یکرویه: بی تأویل without interpretation ohne Interpretation sans interprétation Dehxodâ   1.0
Ruyehamrafte b. رویه‌مرفته: در مجموع; در کل altogether; all-in-all insgesamt; alles in allem tout à fait; en tout     1.0
Sâzmâye n. سازمایه: عنصر element Element - ϢDict-Pâ Dâryuš i šurih داریوش آشوری در کتاب زبان باز برابر سازمایه را برای عنصر و Element بکار برده است.

داریوش آشوری، زبان باز چاپ دوم، 1387، رویه 81
1.0
Darsudan -> darsâ k. درسودن: اصطکاک پیدا کردن to have friction - - Mazdak i Bâmdâd درسودن ( درسای)
چون اصطکاک از درگیر شدن دندانه های میکروسکوپی رویه های گوناگون پدید میاید و رویه ها درهم میسایند.
اصطکاک= درسایش

~مزدک
1.0